هور

تارا می نویسد

هور

تارا می نویسد

حرف مغز

و من اما عمیقا بر این باورم که در روابط انسانی ،پیش از در نظر گرفتن شخصیت فرد مذکور میبایست قوانین نوشته شده و نا نوشته ی بین آدم هارا را به خاطر داشت. قوانین که پاسخ گوی بسیاری از چراهایی ست که از رفتار و گویش آدم ها برایمان پدید می آید. بیش از هرچیزی باید حق بدهیم که باقی نیز مثل ما انسان اند و اگر در بعد حیوانیت نباشند به ناخوادگاه از قوانین انساسی پیروی میکنند ؛

جنس مذکر خواهان غالب بودن است و جنس مونث مغلوب  شدن دوست دارد. مذکر تصاحب میکند و مونث تصاحب می شود. به همین دلیل است که مرد هیچ موقع زنی را که روزی به او دل بست فراموش نخواهد کرد اما زن بعد از مدتی که عادت را به مرد از دست داد فراموشش میکند تا تصاحب دیگری شود. 

به ظاهر تمام اوامر در دست نر است اما در باطن در واقع این ماده است که همه چیز زیر سلطه ی اوست اما با این مهم که  فرمان کنترلش دست نر است اما ماده می چرخاند.  

انسان خواهان دیده شدن است . خواهان دوست داشته شدن است و هرکه این را اجرا کند بر دیگری قلبش را به دست می آورد. انسان برای دوست داشته شدن و دوست داشتن آفریده شد. انسان برای پرورش گوهر پنهان درون خود و تجلی گوهر و انسانیت درون دیگری آفریده شد. 

انسان آمد تا از همه حس ها و لحظه ها گذر کند تا به دریای اصلی واصل شود. 


تارا 

سئول |۱۲ دسامبر ۲۰۱۸

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد